دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد
دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد

انقلاب ما انفجار نور بود

از اون زمان که یادمه نزدیک جشن ها و اعیاد و مراسم ملی و مذهبی که میشد، به خودم میگفتم چرا جشن میگیریم ؟ چرا خوشحالیم ( یا ناراحت) ؟ چه تفکر بزرگی پشت جریان بوده که خلق الله خوشحالن. تا ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ چیزی نمونده. جشنی که حدود ۳۴ سال قدمت داره. هدف اون جریان این بود مردم ایران سعادت مند بشن. سرافراز باشن. خود باور بشن. استقلال پیدا کنن. خیلی هدفهای دیگه ای هم بودش. مثلا بی کاری مهار بشه، تورم مهار بشه، آگاهی بیشتر بشه، ظلم و ستم از بین بره. مشکلات اجتماعی کمتر بشه. اوضاع فرهنگی بهتر بشه. که البته ذات هر انقلابی تغییر به سمت بهتر شدن بوده. انشالله به عمر ما هم قد بده یه سرزمین آّباد ببینیم.

یه جدول هایی به ما میدادن که جوابش می شد، " انقلاب ما انفجار نور بود." هیچ وقت نفهمیدم معنیشو. شاید کم کم بفهمم.

یه چیزایی توی ویکی پدیا دیدم، یه مدلی نوشته بود. من که سر در نیوردم . اینم لینک


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد