دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد
دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های پیرمرد

دستنوشته های علمی، فرهنگی، سیاسی و حرف های دل یک پیرمرد

چله تابستون

به مناسبت چله تابستون و دمای 40 درجه و دهان روزه و این حرفا این عکس میچسبه. وسط برف.

دور دنیا در ۸۰ روز

اندر احوالات ما، ملالی نیست جز دوری دوستان و همراهان.

این جمعه ای به یاد جوانی ها و دوران توانمندی پا به دوچرخه شدم و زدم تو دل کوچه و خیابونهای تهران. عجب سربالایی هایی داره این تهران و عجب هوایی داشت این جمعه صبح.تصمیمم این بود اول سربالایی برم که وقتی بر میگردم منزل! سرپاینی و راحت و سریع باشه. 

نزدیک میدون ونک واقعا حس میکردم دیگه این پا اون پا نیست. یعنی پای خودم نبود. نزدیک پارک ملت از طبیعت اونجا بهره اکمل بردم. فکر میکردم هلند اومدم. چند هزارتا گل لاله کاشته بودن. از دست این قالیباف شیطون. الان بر میگردم الان دور میزنم یه کم جلوتر تمومه ، رسیدم میدون تجریش . عالی. 

برگشتن عالی تر. تقریبا بدون رکاب جلو در خونه. به حساب این نرم افزار نه چندان هوشمند ما حدود ۲۳ کیلومتر رو رفته بودم ولی خستگی روحیم در اومد. و البته تا شب انقباض و انبساط ماهیچه داشتیم.قبلا فکر میکردم بشه دور دنیا رو با دوچرخه سیر و سیاحت کرد ولی دیگه دیره.

حلوای تنترانی/ تا نخوری ندانی

امروز توی دانشگاه تبلیغات اردوهای راهیان نور به چشمم خورد یاد قدیما افتادم [1] . بعضی از جمله ها و ضرب المثل های قدیمیا به واقع عجب قوقایی میکنه. حرفی ندارم . باید برید تا حس کنید.

چند تا عکس [2] داشتم که جالب تره. از این جهت که اینا ایرانی نیستن. هندی، نیجریه، مالزی، آفریقای جنوبی، آرژانتین، برزیل و ... . اینم بگم که یه عده خارجی مسلمان بودن. اونقدر مسلمون بودن که از خودم خجالت میکشیدم.

 

 این دختر بچه پدر و مادرش هندی بودن. بقیه عکسا رو در ادامه مطب ببینید.

 

۱-نکته این جمله این بود که هنوز دانشگاه میرم. البته از جهت تفریحات سالم و گاها علم اندوزی . دوم اینکه چندین بار اردوهای مناطق جنگی جنوب رفتم. چه دانشجو بودم چه مسئول اجرایی.

۲-حدود ۲۰۰تا عکس و کلی فیلم دارم که به پیشنهاد چندتا از دوستان امسال توی چندتا جشنواره شرکتش دادم.

ادامه مطلب ...

سالم برگشتم

ما بچه های ۳۴ – هم دل هم قسم شدیم

جونمونو فدا کنیم – فقط برای ایران

لباس سربازی ما   -   به رنگ خاک جبهه هاست

اگه آقا نظر کنه  -  همه می ریم کرببلا

ل و، ف ل و شدیم  - شب نشده ولو شدیم

اما توی میدونه جنگ  -  مجهاهدو دلیریم (۲)

یه روز میاد که هر کدوم  - یه جایی خدمت میکنیم

اما همه فکر میکنن -  به ۷۳۴  - به ۷۳۴

 

زنده و با کلی خاطره برگشتم . این شعر یگان ما بود (البته یه ریتم خاصی داره). یگان ۷۳۴ - مرکز آموزش ۰۱ نیروی زمینی ارتش .

امروز جشن سر دوشی ما بود. ارتش از نظر نظم عالیه . نامبر وان .

 

سربازی یا همون پیتزا خوری

رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید / وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبید

معنی : در اینجا منظور از بهار همون سربازی می باشد ، که شاعر منو مژده می ده که دیگه وقت آش خوریه . منظور از وظیفه گر هم همون سربازه دیگه. معنی گل و نبید هم بمونه بعد سربازیم می گم. تا اومدیم یه 4 خط مطلب بنویسم، باید بریم . میرم میام .یعنی 2/2/85 میرم و 2/4/85 بر می گردم البته زیاد هم مطمئن نیستم. از خدا بخوایم توان شاد زیستن به ما بده . آمین.